بخش سی ام نامه نهج البلاغه امیرالمومنین علی(ع)
اجِلَةِ وَالاْجِلَةِ، وَالدُّنْیَا وَالاْخِرَةِ، وَالسَّلاَمُ.
دین و دنیایت را نزد خدا به امانت بگذار و از او بهترین مقدرات را براى امروز و فردا و دنیا و آخرتت بخواه و سلام بر تو.
سرانجام امام علیه السلام در آخرین و کوتاه ترین بخش این وصیّت نامه به فرزندش دو دستور مى دهد که همه چیز در آن دو جمع است; نخست مى فرماید: “دین و دنیایت را نزد خدا به امانت بگذار”; اسْتَوْدِعِ اللهَ دِینَکَ وَدُنْیَاکَ.
سپس مى افزاید: “و از او بهترین مقدرات را براى امروز و فردا، دنیا و آخرتت بخواه و سلام بر تو”; وَاسْأَلْهُ خَیْرَ الْقَضَاءِ لَکَ فِی الْعَاجِلَةِ وَالاْجِلَةِ، وَالدُّنْیَا وَالاْخِرَةِ، وَالسَّلاَمُ.
بدیهى است هیچ کس بهتر از خدا نمى تواند دین و دنیاى انسان را حفظ کند و هیچ کس بهتر از او نمى تواند بهترین مقدرات را براى دنیا و آخرت انسان تأمین کند. او سرچشمه همه خیرات و منبع تمام برکات است و هرکس هرچه دارد از او دارد همان گونه که در قرآن مى خوانیم: “بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ; تمام خوبیها به دست توست و تو بر هر چیزى توانایى”.
شک نیست که هم دنیاى انسان آفاتى دارد و هم دین انسان و البتّه آفات دین بیشتر است و این آفات به قدرى زیاد و متنوع است که غلبه بر آنها جز با استمداد از ذات پاک خداوند امکان پذیر نیست.
و به گفته مولوی:
صد هزاران دام و دانه است اى خدا *** ما چو مرغان حریص و بى نوا
دم به دم وابسته دام نُوایم *** هر یکى گر باز و سى مرغى شویم
مى رهانى هر دمى ما را و باز *** سوى دامى مى رویم اى بى نیاز
گر هزاران دام باشد هر قدم *** چون تو با مایى نباشد هیچ غم
اکنون که این جمله هاى آخر جلد نهم را مى نویسیم در آستانه عید غدیر سال هزار و چهارصد و بیست و هشت هجرى قمرى هستیم مطابق دى ماه سال هزار و سیصد و هشتاد و شش و به این دعاى زیبا مترنم مى شویم: “اَلْحَمْدُللهِِ الَّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلایَةِ مَوْلانا أمیرِالْمُؤْمِنِینَ وَالاَْئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ علیهم السلام”.