مدرسه علميه زينب كبري(س)- رفسنجان

فرهنگی - مهدوی
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چرا اصلاً بايد وحي و نزول وحيي باشد؟

18 مهر 1389 توسط نخعي فرد

 

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 alse” LatentStyleCount="156″>

 

در تاريخ اديان توحيدي، پس از نام مقدس خداوند هيچ كلمه‏اي به اهميت و شگرفي «وحي» نيست؛ اگر وحي نبود:

1. خداوند با غنا و استغناي كامل ذات و ذاتي‏اش، از كل آفرينش در پرده غيب الغيوب باقي مي‏ماند و در آن صورت كار انسان، زار و عرصه بر او تنگ بود و كل بشريت با يك پاي چوبين (عقل عدد انديش) تنها مي‏ماند.

سيد محمدحسين طباطبايي، قرآن در اسلام، (دفتر انتشارات اسلامي، قم، چاپ هفتم، 1374 ش) صص 91 - 92.



2. هر چند وجود جهان ماوراي طبيعت و عالم ملكوت و مراتب مافوق تا حدودي قابل درك بوده و ضرورت قيامت و جهان پس از مرگ از راه تفكر و برهان و استدلال قابل اثبات است‏

مرتضي مطهري، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 5.

؛ اما شناخت بسياري از ويژگي‏ها و جزئيات هستي فراتر از دسترسي دانش و تجربه بشري است.

3. اگر خداوند خود را از طريق وحي بر انسان‏ها آشكار نمي‏كرد، چه بسا آنان ناچار بودند درباره وجود خداوند، فقط حدس بزنند و يا حداقل به دو گروه تقسيم مي‏شدند: عده‏اي حدس مي‏زدند كه خدا هست و مبدئي هست؛ هم جهان غيبي و هم غيب جهاني دارد. عده‏اي نيز حدس مي‏زدند كه هر چه هست در همين دنيا است و نه پيش از آفرينش، خداوندي در كار بوده است و نه پس از پايان طبيعي جهان. سپس از حدس هم فراتر مي‏رفتند چنانكه در تاريخ فكر و فلسفه استدلال به عدم مبدأ كرده‏اند!!

بهاءالدين خرمشاهي، قرآن شناخت طرح نو، تهران چاپ سوم 1375 ش صص 45 46.


4. آدمي در پرتو وجود و جاودانگي روح، براي شناخت حقايق جهان پس از مرگ هيچ منبع اطلاعاتي نداشت و نمي‏توانست هيچ گونه پيش‏بيني خاصي درباره نيازهاي ضروري اين سفر طولاني و بي‏بازگشت ارائه كند.

 


5. اگر وحي نبود، بسياري از اختلافات موجود ميان بشر از بين نمي‏رفت و انسان با ترديدهاي جدي در مسائل معرفتي - نظير شناخت انسان، هدف خلقت و زندگي اجتماعي آغاز و فرجام طبيعت، وظايف انسان در قبال خدا، جامعه، طبيعت خود  روبه رو مي‏شد.


6. اگر وحي نبود، بسياري از ظرفيت‏هاي فطري و عقلاني انسان شناخته نمي‏شد و يا به درستي شكوفا نمي‏گشت. وحي الهي قله‏هاي والايي از حقايق را در برابر انسان مي‏نهد و او را به انديشه و تأمل در آنها دعوت مي‏كند و از اين طريق به شكوفايي عقل و فطرت او كمك مي‏نمايد.


7. انسان تصوير شفاف و روشني از كمال و سعادت خود ندارد و سرگذشت ديرين انديشه بشر، نشان مي‏دهد كه بدون تلقّي روشن و شفاف از كمال و سعادت، شاهد سردرگمي‏ها، كژروي‏ها و از بين رفتن سرمايه‏هاي اساسي بوده‏ايم! اين نقص به ضعف دستگاه معرفتي انسان بر مي‏گردد. وحي الهي ضمن تعريف روشن آفريدگار، جهان هستي، انسان و ظرفيت‏هاي او، راهكار شكوفايي متوازن، متعادل و هماهنگ انسان را تشريح و مسير رسيدن او را به سعادت دائمي بيان مي‏كند.

 

8. وحي الهي را نبايد در محدوده رسولان و كتاب‏هاي آسماني خلاصه كرد. اين وحي به تصريح قرآن شامل الهامات ويژه به اولياي خدا نيز مي‏گردد. براساس روايات، در طول تاريخ حدود 124 هزار پيامبر ظهور كرده‏اند كه تنها گروهي اندك وظيفه ابلاغ پيام‏هاي الهي را به مردم داشته‏اند. اما گروه بيشتري براي به كمال رساندن ظرفيت‏هاي عقلي و فطري خود، هدايت‏هاي ويژه دريافت مي‏كردند و در محيط اجتماعي آلوده، مسير سلامت را مي‏پيمودند. در قرآن آمده است كه مادر حضرت موسي‏عليه السلام به مدد وحي الهي، فرزند خود را در سبد گذاشت و به دريا انداخت: «وَ أَوْحَيْنا إِلي‏ أُمِّ مُوسي‏ أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ»؛ قصص (28)، آيه 7.؛ «و به مادر موسي الها م كرديم كه او را شير بده و چون بر او بيمناك شدي، او را در [جعبه‏اي‏] به دريا بيفكن و مترس و غم مخور، [چرا كه‏] ما برگرداننده او به سوي تو و گرداننده او از پيامبران هستيم».

همچنين عناياتي به حضرت مريم‏عليها السلام شد و ملائكه با او به گفت و گو پرداختند: «وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلي‏ نِساءِ الْعالَمِينَ. يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ»؛ آل عمران (3)، آيه 42 و 43.؛ «و ياد كن [زماني كه‏] فرشتگان گفتند: اي مريم! خداوند تو را برگزيده و پاكيزه داشته و بر زنان جهانيان برتري داده است. اي مريم! پروردگارت را اطاعت كن و سجده بر و همراه نمازگزاران نماز بگزار».

البته «وحي رسالي» جايگاه ويژه‏اي دارد و در اين ميان نقش قرآن بسيار ممتاز است، به طوري كه قرآن كريم بيش از كتابهاي آسماني پيشين، براي تنظيم جذب و دفع و تعديل شهوت و غضب و تصحيح محبت و عداوت انسان‏ها، بشير و نذير است.فصلت (41)، آيات 2 و 4 ؛ مريم (19)، آيه 97.

ليك گر واقف شوي زين آب پاك          كه كلام ايزد است و روحناك‏

نيست گردد وسوسه كلي ز جان            دل بيابد ره به سوي گلستان‏

ز آنكه در باغي و در جويي پرد          هر كه از سر صحف بويي برد

مثنوي، 4/3470 - 3472.

 

بدون قرآن چه بسا آدمي در غفلت بود و عمر خود را به غفلت سپري مي‏كرد؛ زيرا تنها نگاه خود را محدود به دنياي مادي مي‏ساخت و آن را چون سراي حقيقت مي‏انگاشت و از اين رو، جهان براي او معنايي ورا و بالاتر از خود نداشت؛ بلكه هر چه را مي‏ديد و مي‏نگريست، تنها موجودات تقطيع شده‏اي مي‏پنداشت كه فارغ از مبدأ و غايت است و نه «از جايي است» و نه «رو به جايي» دارد. اما آيات قرآن انسان را به تدبر واداشته و او را از اين غفلت بيدار مي‏سازدص (38)، آيه 29 ؛ محمد (47)، آيه 24.

.براي آگاهي بيشتر در اين باب نكا: مقالات، استاد محمد شجاعي (سروش، چاپ دوم 1371 ش، ج اول)، صص 89 98.


به هر روي دليل نزول قرآن، نياز آدمي است و تا زماني كه اين نياز هست - كه تا ابد خواهد بود - بايد قرآن باشد.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: قرآن، کتاب هدایت لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدرسه علميه زينب كبري(س)- رفسنجان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخبار حوزه
  • کانون پرسمان مهدوی
  • اخلاقی
  • فرهنگی
  • در محضر بزرگان
  • بانک مقالات اسلامی
  • پایان نامه های برتر
  • یافته های جدید پزشکی
  • در محضر یار
    • غرب و مهدویت
  • وهابیت
  • ناتو فرهنگی
  • قرآن، کتاب هدایت
  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس